این قطعه یک ترانه ی نوروزیست و از لحاظ موسیقایی عرض ادبیست به موسیقی بومی مردم آذربایجان. در این قطعه از عناصر موسیقی مناسبتی مانند موسیقی عروسی و موسیقی آیینی مانند موسیقی مربوط به اجراهای عاشیق ها (خنیاگران دوره گرد) استفاده شده است. فضای ملودیک این قطعه عموماَ در مایه ی سه گاه آذری می باشد. با سپاس ویژه از دوست خوبمان پویا محمودی برای فراهم کردن ساز چگور/قپوز
قسمت گفتاری فارسی عموماً در قالب بحر طویل ارائه شده. در قسمتهایی از بخش خواندن گفتاری که اشعار آذری به کار رفته این اشعار برگفته از غزلی از حکیم محمد فضولی می باشند. مضمون کلی شعر در حال وصف و ستایش فرارسیدن فصل بهار و بیانگر مناظره ایست میان یک بلبل، یک جیران (آهو) و یک عاشیق، پیرامون تاثیرات فعالیت و شیوه ی زیست انسان امروزی بر محیط زیست و طبیعت. متن شعر ذیلاً ارائه شده به همراه توضیحاتی در باره بعضی از واژه ها
متن آهنگ:
بایرامی باشلا سازینان
شیرین شیرین آوازینان
بایرام موبارک، موبارک بادا
ای گول ریحان، ریحان بیچرم من
یارین یولوندا جاندان گئچرم من
نوروز را با ساز شروع کن
با آواز شیرین شروع کن
نوروز مبارک، مبارک بادا
ای گل ریحان من ریحان می چینم
در راه یار از جانم می گذرم
بزنید ساز و دهل، جشن بهار و همه جا گل و مل و سنبل بدمید
بلبل مست گریبان بدرید
می کشید نعره ی مستانه و یک باره پرید از سر این دار، به اون دار
کند غمزه و اطوار، دگربار بزند جار
که ای مردم غافل، اگه امروز سهیمید در این جشن طبیعت
بیایید به غیرت و ببینید که گیتی شده آلوده، از غفلت انسان
بیاموزید از طینت حیوان، که حیوان اگه نادان ولی ذاتاً شده آگه، ز اسرار طبیعت
“نه راضی به اذیت به جنگل و بیابان، که باشد به محیطش، محافظ و نگهبان
!یک آن سر زده جیران، پرید در وسط نطق سخنران، و بدونه زيرنويس و ترجمه گفت بالام
ساکت اؤل بزمیده ور نغمه بیر لحظه گولاغ
ای گوزوم گوزله ادب یاخچی دئیر دیر بو سیاق
ترک کن صحبت باخ مطرب خونبار الینه
دوشمسین هر یتنین چنگ و دف و تار الینه
بایرامی باشلا سازینان
شیرین شیرین آوازینان
بایرام موبارک، موبارک بادا
ای گول ریحان، ریحان بیچرم من
یارین یولوندا جاندان گئچرم من
در بزم ساکت شو و لحظه ای به موسیقی گوش بده
عزیزم ادب را رعایت کن چرا که این رفتار شایسته نیست
صحبت را ترک کن و به دست مطرب خونبار نگاه کن
تا دست هر نا اهلی به چنگ و دف و تار نیافتد
نوروز را با ساز شروع کن
با آواز شیرین شروع کن
نوروز مبارک، مبارک بادا
ای گل ریحان من ریحان می چینم
در راه یار از جانم می گذرم
عید نوروز ببین عاشقی آذر زبان
آب کند برف زمستان به سَمومِ بیان
پای کوه سبلان، با قپوز و بالابان
عاشقی نغمه ی نوروز بیارد به زبان
چكمه ى چرمى به پا، پاپاق** پشمى به سر، ساز خوش اندام و ظریفی به بر
دم در هر خانه و هر لانه و آشیانه، عاشق سرمست زبردست به هر بهانه
مدح و ثنای هنر خویش کند روانه
موسیقی شوکتی وار جانیمی بی حال ائتمیش
نطق دَن بلبل شیدانی سالیپ لال ائتمیش
شکوه و عظمت موسیقی جان مرا بی حال کرده است
بلبل شیدا را از نطق انداخته و لال کرده است
چون که بلبل بشنید در این کنایه نام خویش
گشت هوشیار و پرید یک گام پیش
ناگهان ناله ی بلبل همچو یک شیهه ی دُلدُل
به صدا آمد و یک آن همه ماندند به تعجب، که بلبل ز تعصب کند آواز دل انگیز و حزینی
به الحان وزینی، ز آواز سمائی، نه زمینی
من که از زبان مرغان نیم آگه، ولیکن گمان زنم منظور از آن ناله ی ناگه
********به وبلاگ من خوش آمدید*********
خدایا مرا ببخش / مرا فهمی ده تا فرامین وحکمت هایت را درک کنم/ و مرا فرصتی دیگر برای بهتر بودن ده تا دستهاو زبان تو شوم .
آمین یا رب العالمین